افتخار زرین - ادوار - بخش اول
مروری بر آنچه در افتخار زرین گذشته است
مقدمه : با سلام . می خواهم برای دوستانی که اطلاعات زیادی درباره این ماجرای افتخار زرین ندارند ، توضیحاتی راجب گذشته آن بدهم .
حدود ده سال است که از خوانندگان مجله "دنیای تصویر" آقای علی معلم می باشم . وقتی وبلاگ نویسی را شروع کردم و دستم راه افتاد با خودم گفتم "این آقای علی معلم هر سال با هزینه خودش جشن و می گیرد و به سلیقه خودش فیلم انتخاب می کند و جایزه می دهد ، چرا من این کار را نکنم؟!!!" البته علی آقا هزار مشاالله ، دستشان برای اینجور کارها بسته نیست . انصافاً چند نفر آدم پولدار مثل آقای معلم سراغ دارید که بجای اینکه سود پولش را وارد ساخت و ساز و بورس و طلا و ارز و ... کند و اسکناس روی اسکناس بگذارد ، صرف عشقش به سینما بکند؟! تهیه کننده باشد ، مجله بزند ، سایت بزند ، جشن برگزار کند و جایزه بدهد ، پای ثابت فستیوال کن باشد و ... . البته چون آقای معلم نسبت به سینما دید مذهبی و سیاسی ندارند و صرفاً از دریچه هنر به آن نگاه می کنند بعضی جاها را با ایشان و مطالب مجله و سایتشان موافق نیستم اما از شخصیتش خوشم می آید!!!
بگذریم ، می گفتم که چرا بنده مثل آقای معلم جشن برگزار نکنم و جایزه ندهم؟!!! بعد یک نگاهی به خودم کردم دیدم یک جوان بیست و چند ساله می بینم ، بچه معلم ، بدون پول و سرمایه و فقط اسماً مشغول به کار (صبح تا شب پشت میز کامپیوترم داخل یک مغازه سی دی فروشی نشسته ام و سرم را با اینترنت گرم می کنم بلکه روزی ۴ تا سی دی هم بفروشم!) . تازه علاقه چندانی هم به سینمای وطنی نداشتم و زورم می آمد فیلم و سریال ایرانی نگاه کنم!!!
بعد از کلی فکر کردن تصمیم گرفتم این برنامه افتخار زرین را راه بیاندازم ؛ وبلاگ که خرجی ندارد و روزی ۲۰-۳۰ نفر هم آن را می خوانند . اسمش را هم گذاشتم "افتخار زرین" یعنی به انتخاب هایم ، به منتخبان سینمای ایران در آن سال ، افتخار می کنم اما از پول و جایزه فیزیکی خبری نیست!!! اولش هم با خودم قرار گذاشته بودم ملاک انتخابم سال شمسی باشد و درست عکس ملاک انتخاب فیلم های جشنواره فجر که نباید جایی اکران شده باشند ، ملاک بنده فیلم هایی بود که در طول سال روی پرده رفته بودند .
می ماند یک مشکل بزرگ دیگر!!! بنده که سینما برو نیستم ، برای همین فیلم ها را به دو شکل قضاوت می کنم ؛ اول آن تعداد معدود فیلم هایی که به دستم می رسند را تماشا می کنم و بعد آن خیل عظیم فیلم هایی را که هنوز وارد شبکه نمایش خانگی نشده اند بر اساس مقالاتی که درباره آنها در اینترنت می خوانم و اینکه مطالب نویسنده مقاله را هم تا چه حد قبول دارم ، دسته بندی می کنم!
تا سه سال افتخار زرین را در وبلاگ سابقم (سینما هفت) برگزار می کردم تا اینکه یک دفعه از تغییرات پرشین بلاگ چنان شاکی شدم که بدون فکر زدم وبلاگم را حذف کردم و همه مطالبش پرید!!! فقط یادم هست که دوره اول (سال ۸۴) خیلی دور خیلی نزدیک را به عنوان بهترین فیلم انتخاب کرده بودم و سال بعدش میم مثل مادر را و سال سوم اخراجی ها را . برای همین وقتی تصمیم گرفتم برنامه افتخار زرین را در این وبلاگ پیاده کنم دستم خالی بود و تصمیم گرفتم آن سه دوره گذشته را بی خیال شده و سال ۸۷ بشود اولین دوره! بعدش هم تصمیم گرفتم ملاک انتخابم از نظر زمان اکران فاصله برگزاری دو جشنواره فیلم فجر باشد که در اصل می شود سال سینمایی ایران .
و اما مروری می کنیم بر آنچه در دوره های قبل انتخاب کرده ایم .
منتخبان سینمای ایران در سال سینمایی ۱۳۸۷ (اولین دوره جشنواره وبلاگی افتخار زرین سینمای ایران) :

در آن سال تعداد فیلم های خوب و درست و درمانی که بشود رویشان نظر داد خیلی کم بود! تنها فیلم های واقعاً ارزشمندی که وجود داشتند آواز گنجشک ها آقای مجیدی بود و به همین سادگی آقای میرکریمی . که این دو فیلم تقریباً همه افتخارات را درو کردند! فقط پرچم های قلعه کاوه توانست در دو بخش بهترین جلوه های ویژه و ایران بزرگ برنده باشد و یکی یک جایزه هم به آتش سبز و روزی که حسنی مرد شد ، رسید .
در کنار آواز گنجشک ها و به همین سادگی ، دعوت و همیشه پای یک زن در میان است هم جزو نامزدهایم برای بهترین فیلم بودند! دعوت آقای حاتمی کیا را که حالا نگاه می کنم می بینم اصلاً ارزش چنین عنوانی را نداشته ، همیشه پای یک زن در میان است هم فیلم بدی نبود اما از یک سوم آخر کار اصلاً خوشم نیامد . پس فقط ماند همان دو فیلم و فقر هنری اکران سینمای ایران در سال ۸۷ .
بخش دوم مطلب را هفته آینده بخوانید ...
![]()
bamn ، همه جا bamn است!